الافق او الآفاق (کتاب)« الأفق و الآفاق في مسألة الهلال» تأليف آیت الله حسینعلی منتظری ، به بررسى استدلالى مسأله استهلال كه در مسائلى مانند روزه و حج و بسيارى از اعمال عبادى مورد ابتلاء است پرداخته و آن را از نظر فقه و هیئت و نجوم مورد مطالعه قرار داده است. كتاب حاوى فهرست منابع و مصادر و پاورقىهاى سودمند است. ۱ - گزارش محتوا در مقدمه به اين نكته اشاره شده كه اسلام بسيارى از احكام و تكاليف شرعى را مقيد به زمان خاصى كرده و مكلف اجازه ندارد در زمان ديگرى اين اعمال را انجام دهد. از جمله آنها اعمالى است كه در ابتداى هر ماه يا انتهاى هر ماه انجام مىشود و يا در ايام خاصى در ماههاى قمرى انجام مىگيرد; مانند: روزه و حج كه از واجبات است و زمان آن وابسته به رؤيت ماه رمضان و ذى حجهالحرام مىباشد. پس به همين جهت رؤیت هلال اهميت زيادى دارد. وى در ادامه به اين سؤال مهم مىپردازد كه اگر ماه در نقطهاى از كره زمين ديده شد آيا براى همه مردم كفايت مىكند؟ يا فقط براى كسانى كه در همان منطقه هستند مفيد است؟ نويسنده در ادامه به طرح ديدگاه شیعه و اهل سنت پرداخته وبه نقل شش قول رايج بين علماى عامه اشاره و برخى از آنها را بىاساس ذكر مى كند. همچنين از علماى امامیه سه قول به شرح زير نقل مىكند: ۱- كفايت نمىكند و هر شهرى افقى اختصاصى دارد. ۲- رؤيت هلال در يك شهر براى تمام بلاد و همه مسلمانان كفايت مىكند. ۳- برخى تفصيل قائل شدهاند و معتقدند اگر ماه در نيم كره شرقى ديده شود براى نيم كره غربى كفايت مىكند; ولى اگر در نيم كره غربى ديده شد براى نيم كره شرقى كفايت نمىكند. اين بدان دليل است كه غروب خورشيد در ممالك شرقى قبل از غروب در ممالك غربى است. در ادامه استدلالهاى قائلان به هر قول را بررسى و در آغاز، ادعاى اجماعى كه برخى براى دو قول اول نقل نموده اند را مورد ترديد قرار داده و معتقد است اين مسأله در كلام بسيارى از قدما يافت نمىشود و اول كسى كه اين مطلب را مطرح نموده شیخ طوسی در كتاب مبسوط است. وى سپس ادله قائلان به قول دوم را دردو ناحيه مورد بحث قرار مىدهد: ۱- از ديدگاه دانشمندان علم هيئت و نجوم ، ۲- آنچه كه از ادله فقهيه مىتوان در اين بحث استفاده كرد. در ناحيه اول قول برخى از فقها مانند محدّث بحرانى و صاحب جواهر نقل مىشود كه معتقد به وحدت افق بودند به دليل اينكه زمين مسطّح است و اينكه ايشان كثرت افق را به دليل كرويت خورشيد باطل مىدانند. محدث بحرانی مىگويد بنا بر قول به كرويّت زمين بايد روز پنجشنبه مثلاً در منطقهاى چهارشنبه و در منطقه ديگر جمعه باشد. وى همچنين دليل علامه حلی در« منتهی المطلب فی تحقیق المذهب » و آيت الله سید ابوالقاسم خویی در رساله« مشارق الشموس » را نقل و ردّ كرده و به توضيح چگونگى پديد آمدن اختلاف افقها از ديدگاه علم هیئت مىپردازد. در اين توضيح چند اصطلاح نجومى مثل محاق ، هلال ، تربیع الاول ، البدر، تربیع الثانی مورد بحث قرار گرفته و طى آن حالات مختلف زمين، خورشيد و ماه را بيان و دليل اختلاف افقها را از اين نظر بررسى مىنمايد. در ناحيه دوم( بيان ادله فقهى مسأله) ابتدا ادله كسانى كه معتقد به وحدت افق هستند و عمده آنها روايات مربوط به رؤيت هلال است بررسى، و با دليل عدم اطلاق و اينكه شامل بلاد ديگر نمىشود و تنها محل خاصى را دربرمىگيرند; پس بايد به فرد غالب آنها كه اختصاص به محل خاص دارد حمل شود، رد مى شوند. در ادامه ادله قول مشهور فقها كه اختلاف افقها را قائل بودند بيان شده وسپس به تقسيم روايات دلالتكننده بر ثبوت ماههاى قمرى به ۳ طايفه پرداخته و به تفسير آنها مىپردازد: ۱- رواياتى كه مطلق هستند و اختصاص به رؤيت مخاطب ندارد. ۲- رواياتى كه ظاهرشان متوجه رؤيت مكلّف خاص است. ۳- احاديثى كه دائره رؤيت را توسعه مىدهد و خصوصيت مكانى و شخصى را ملغا مىكند. مثل رواياتى كه دلالت بر حجيت بينه يا شيوع مفيد علم و اطمینان دارند. مؤلف در پايان فروع و مسائل متعدديچون حكم رؤيت هلال با اسباب و ادوات نجومى را از نگاه فقهى تفسير و براساس گفتارهاى قبلى خود آنرا نمىپذيرد. [۲]
الأفق و الآفاق في مسألة الهلال، آيت الله حسينعلى منتظرى، ج۱، ص ۹.
۲ - پانویس
۳ - منبعنرم افزار جامع فقه أهل البيت عليهم السلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی ردههای این صفحه : کتاب شناسی | کتب فقهی شیعه
|